فیلم سینمایی Last Night In Soho

شب گذشته در سوهو درباره دختر جوانی شروع میشود که به لندن میرود تا رویاهای خود را برای تبدیل شدن به یک طراح مد دنبال کند.
همه چیز در فیلم، از همان ابتدا، قبل از اینکه به یک فیلم ترسناک تبدیل شود، به یک راز اشاره میکند که آنرا باید به همراه دلهره در طول ساختار روایی فیلم دنبال کنید.
فیلم به لطف دوربین خفن فیلمبردار و شیوه روایی منحصر بفرد کارگردان خیلی جذاب پیش میره و ازون فیلم هایی نبود که بشه طی 2-3 پارت دیدش( من معمولا فیلم های بیشتر از 1 ساعت رو توی 2 پارت میبینم، که البته ربطی به کسل کننده بودن فیلم یا بدُ خوب بودنش نداره، ترجیح میدم پر انرژی و سرحال پای فیلم بشینم) خلاصه این فیلم ازونا نبود برام و انقدر خوب تعلیق ایجاد کرده بود که نتونستم ازش چشم بردارم؛
اگر سریال The Queen’s Gambit رو دید احتمالا آنیا تیلورجوی رو میشناسید، بازیگر نقش بثهارمن که خیلی توی اون سریال درخشان بود و جدیدا هم خیلی پرکارشده، تواین فیلم هم بینظیر بود؛
انتخاب موسیقی فوق العاده به فضاسازی اثر بسیار کمک کرده و تدوین قوی و صدا گذاری مناسب در تمام لحظات، موجب همراه شدن بیشتر بیننده با اثر، به خصوص در لحظات دلهره آور شده، و همین مسئله به قدرت فیلم در جنبه وحشتش بسیار کمک کرده است.
اگر بخوا به نقاط منفی فیلم هم اشاره کنم روند داستان افتهای زیادی دارد که اگر موسیقی و فضاسازی مناسب نبود، فیلم را در برخی نقاط بسیار خسته کننده میکرد. پایان بندی هم چنگی به دل نمیزنه و تغییر ناگهانی در دیدگاه دو شخصیت بسیار مصنوعی به نظر میرسه.
بدنه داستان هم کلیشهی این روزهای سینمای هالیوود است. سایه انداختن تفکر فمینیستی بر داستان با غالب شدن آن در سیاستهای ترویجی غرب. مردها را در بهترین حالت مشتی حیوان بیخاصیت نشان میدهند و زنان را فرشتههایی که تحت سوء استفاده آنان قرار گرفتهاند. در این فیلم هم حد اعلای آن هیولا نشان دادن تمام مردان است!
با تمام اینها من فیلم رو دوست داشتم و اگر به ژانرهای اکشن و ماجراجویی و البته رشته فشن علاقه داریم ببیندش.