کاش موزیسین بودم
مهاجر نوشته بود، کاش موزیسین بودم…
توی یه قسمت از هوس آف کاردز یه دیالوگ بود بعد اینکه طرف بین پول و مقام پول رو انتخاب کرد، کوین اسپیسی رو کرد به دوربین و گفت: اون احمق میتونست قدرتمند بشه ولی ترجیح داد فقد یه پولدار باشه.
کسایی که تو کار موزیکن قدرتمند ترین آدمای دنیان. همه به اونا احتیاج دارن.
از رهبر و رئیس جمهور و عضو سنا و مجلس و هر کوفتی هم که باشن تهش به موزیک احتیاج دارن.
این احتیاج به موزیک بود که کاری کرد روحانی تو مناظره ها هی از شجریان بگه، رئیسی بره تتلو رو ببینه. چون فهمیدن که مردم هم به موزیک احتیاج دارن.
کاش موزیسین بودم.
کاش حداقل ساز بلد بودم تا هروقت دلم میگیره چشمامو ببندم و خودمو غرق کنم تو موزیک.
کاش میتونستم رپ کنم تا هروقت از اوضاع خسته شدم قلم و خودکارمو در بیارم و بنویسم، برم استدیو و تمام حسمو پشت میکروفن داد بزنم.
من با هیپ هاپ زنده میشم. تمام وجود من لذت میبره وقتی بهرام میخونه، تک تک سلول هام از آهنگ های هیچکس لذت میبره، از اینکه میبینم یه سبک هست که از دل مردم واسه مشکلات مردم میخونه حال میکنم.
از وجود کسایی که تلاش میکنن برای تکراری نشدن و خلاقیت تو موزیک هاشون لذت میبرم.
من با نامجو کیف میکنم، با تک تک خل بازی هاش عشق میکنم، با داریوش بغض میکنم، با ابی شمال میرم، با هایده مست میکنم، با چاوشی عاشق میشم، با سیاوش لحظه لحظه هام پر میشه. من به این لعنتی محتاجم. نه من، کلی آدم دیگه به این موزیک لعنتی محتاجن.
پول هیچوقت نتونسته منو ارضا کنه، من همیشه دنبال قدرت و احترام بودم.
کاش موزیسین بودم.