پیدا کردن تعادل در زندگی

تعادل
Symbolic scale of the stones on sea background. Concept of harmony and balance. work-life, emotional balance

گاندی شادی رو این‌گونه تعریف می‌کنه:

«شادی زمانی به‌وجود می‌آید که اندیشه، سخن و کردارتان با هم هارمونی داشته باشند.»

مترادف واژه‌ی هارمونی، «تعادل» است و تعادل از نگاهی کلیدِ پنهانی برای رسیدن به موفقیت هاس ، تعادل، پایه‌ و اساس رشد ما از کودکی است، با وجود تعادل است که ایستادن، راه رفتن و دویدن را می‌آموزیم. تعادل در حیطه‌های مختلفی از زندگی ما نقش دارد. باوجوداین تا عدم‌تعادل را در این حیطه‌ها تجربه نکنیم، ممکن است نتوانیم به اهمیت آن پی ببریم. در این دنیای پُرفرازونشیب، بعید نیست اهمیتِ برخی از ساده‌ترین مفاهیم را فراموش کنیم و گمراه شویم. 

گاهی‌اوقات برای متعادل بودن مغرور بودن لازم است. با بالا رفتن سن، تصمیم گیری براساس خواسته‌ها و نیازهای خودمان (و نه دیگران) ضروری می‌شن، منظورم تصمیمات کوچکی نظیر «چی بپوشم»، «کجا ناهار بخورم» یا «چه فیلمی ببینم» نیست، منظور من تصمیمات بزرگیِ که درباره‌ی شرایط زندگی، کار، اخلاقیات یا حتی نحوه‌ی گذراندن تعطیلات می‌گیریم. تصمیمات ما بر میزان شاد بودن ما اثر می‌ذارن و ناامید کردن دیگران در کوتاه‌مدت، بهای اندکی است که گاهی‌اوقات باید برای رفاه خودمان بپردازیم!

تعادل در معاشرت‌ها

از طرفی برقراریِ تعادل میان «اجتماعی بودن» و «تنها بودن» مهم است. کسانی که بین این دو تعادل برقرار نکنند، یا نمی‌توانند تنها بودن را تحمل کنند یا دچار اضطراب اجتماعی می‌شوند. ما در دنیای پرمشغله‌‌ی امروز، همیشه کاری برای انجام دادن داریم. برای قرارهای کاری و دوستانه، رویدادهای اجتماعی و دورهمی‌های خانوادگی وقت می‌گذاریم، اما برای خودمان چطور؟ بهتر است هرازگاهی، یک روز را به‌تنهایی بگذرانید و به هیچ‌چیز و هیچ‌کس جز خودتان فکر نکنید.

تعادل در استفاده از موبایل

کارِ ما از وابستگی به تلفن همراه گذشته است، باید بپذیریم که معتادِ آن شده‌ایم. قبل از خواب و پس از بیداری به سراغش می‌رویم، در زمان استراحت، در مسیر رفت‌وآمد، در جمع دوستان و هر جا که فکرش را بکنید، این وسیله همان‌طور که از نامش پیداست، همراه ماست، حتی حین رانندگی هم به آن سرک می‌کشیم. اغراق نیست اگر بگوییم آن را در هیچ شرایطی از خودمان جدا نمی‌کنیم. این حالت عادی نیست، بیشتر شبیه فرو رفتن در خلسه‌ است و تفاوت زیادی با زندگی کردن در زمان حال دارد.

تعادل در کار کردن

آدم هایی رو می‌شناسم که سالهاس خودشون رو غرق در کارشون کردن و جزشرکای کاری شون باکسی قرار نمیزارن؛ جز با کارمندانشون به کسی اهمیت نمیدن و جز تولید محصول و کسب درآمد فعالیتی نمیکنن… البته که این افراد از نظر مالی انسان های موفقی هستند؛ اما همه ما نیاز به زمان ها، فعالیت ها و شرکت در رویداد هایی داریم که به دور از فضای بیزنسی هستند؛ اگر نتونیم نقطه تعادل رو پیدا کنیم، زمانی در اوج موفقیت بیزنس خلاء های تفریح نکردن سراغمون میان.

حرف آخر

متعادل زندگی کردن رو یادبگیرید؛ ایرادی نداره اگر -بعداز یادگیری- تصمیم گرفتید مدت کوتاهی متعادل نباشید و در یک پروژه خودتون رو غرق کنید، اما یادتون نره که شادی حقیقی زمانی به وجود میاد که زندگی رو در تمام جنبه هاش تجربه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *