مدیریت دیروز، امروز و فردا

مدیریت

برای واژه مدیریت تعریف های بسیار گوناگونی ارائه شده و هر صاحب نظری و هرمدیری در مبحث مدیریت، تعریف ویژه خودش رو برای مدیریت  داره؛  برخی مدیریت را استفاده موثر از منابع و بکارگیری نیروی انسانی جهت رسیدن به هدفی خاص تعریف کرده اند و برخی نیز “هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران” را مدیریت نامیده اند. بگذارید با نقل قولی از مینتزبرگ یکی از محققین این حوزه بحث رو پیش ببریم:

دانش مهندسی و پزشکی، کد‌گذاری‌شده [و ساختاریافته] است و می‌توان آ‌ن‌ها را به شکل رسمی آموخت؛ به همین علت، یک فرد آموزش‌دیده در مهندسی و پزشکی، در غالب موارد می‌تواند عملکردی بهتر از یک فرد معمولی داشته باشد. اما در مدیریت چنین نیست. تعداد کمی از ما روی کسی که به شکل حسی و بدون آموزش رسمی مهندسی یا طبابت کند اعتماد می‌کنیم، اما مدیران بسیاری هستند که حتی یک روز در مدارس کسب و کار نگذرانده‌اند و ما به آن‌ها اعتماد داریم (ضمن این‌که نسبت به کسانی که دوره‌های دوساله‌ی مدیریتی را گذرانده‌اند، تردید داریم و بدبینیم).

مینتزبرگ

مینتزبرگ مدیریت را با مسئولیت یک مجموعه هم‌ارز می‌داند و می‌گوید: «مدیر به تعریف من، کسی است که مسئولیت کل یک سازمان یا بخش‌ِ تفکیک‌شده و قابل‌تشخیصی از سازمان بر عهده‌ی اوست.»

گروهی در توضیح اینکه مدیریت چیست معتقدند: مدیریت، هماهنگ نمودن منابع مادی و انسانی برای اجرای یک پروژه و خلق یک محصول می‌دونن و  بسیاری  واژه هایی نظیر: افزایش کارایی، هدایت، سیستم سازی و ترکیب علم و هنر را به تعریف های فوق اضافه نموده اند.

تا به امروز در دورانهای گوناگون تعاریف گوناگونی ،  با توجه به نیاز آن زمان برای مدیریت ارائه شده است که من آنها رو در  3 موج مختلف خلاصه میکنم.

مدیریت دیروز

 در نگاه دیروزی مدیریت اینگونه تعریف می‌شد : “مدیریت یعنی:  هنر انجام کار توسط دیگران “

 این تعریف مربوط به مدیریت دوران ارباب – رعیتی می‌باشد ونظر ونگاه استثماری دوران گذشته از جانب مدیریت به زیردستان و کارکنان را بیان می کند . در این دوران ،  بهره برداری از تواناییها و نیروهای دیگران به نفع خود نوعی هنر محسوب می شد ، که بیشتر در حکومتها و مدیریتهای استثماری دیده می‌شد.

مدیریت امروز

در نگاه امروزی ، علم مدیریت را اینگونه تعریف می کردند “مدیریت یعنی : ارتباط صحیح بین منابع محدود و نیازها و اهداف نامحدود.”

ریشه این نگاه را در زمانی می‌توان دانست ، که ملتها پس از انقلاب صنعتی در جستجوی منابع جدید برای سازمانهای خود بوده اند ، و کشورها با محدودیت سرمایه ها و منابع، روبرو بودند ( اقتصاد خرد و مدیریت خرد یا مدیریت سازمانها شکل گرفت ) و مدیر کسی بود که بتواند بهترین استفاده را از سرمایه ها و منابع محدود و در دسترس خود داشته باشد تا به بهترین نحوی به اهداف و نیازهای سازمان خود برسد. “ملاکهای موفقیت مدیران در این تفکر و در این دوره “بهره وری بیشتر و نتیجه گیریهای ، مادی و عددی آنها بوده است .”

مدیریت فردا

 امروزه عصر دانایی و آگاهیست ،  با افزایش دانایی در جامعه ، مشتریان آگاه تر کاربران محصولات ما هستن ، و هر لحظه در جریان اطلاعات و آگاهی های جدیدی در تعریف  مدیریت نیز شکل می گیرد؛ این موج  مبتنی بر دانایی و آگاهی و شناخت ارزشهــاس و راه حل ها و مکانیزمها و روشهای مدیریت در این دوره ” پایه محکمی در دانایی و فرهیختگی دارد” و اصل مهم اون :  مدیریت بر اساس  ارزشهای انسانی و مسئولیتهای اجتماعی  ست.

  • امکان نداره امروز شما آلودگی محیط زیست تولید کنید و انتظار داشته باشید ، مورد تحسین مشتری باشید و سازمان موفقی داشته باشید ،
  •  امکان ندارد از نیروی کار زنان و کودکان به صورت استثماری ، و با دستمزد پایین استفاده کنید و مشتریان شما قهر و اعتراض نکنند.
  •  در عصر ارزشها ، امکان ندارد شما از فضای رانت ، اجحاف یا انحصار ،  پولهای مشکوک و رانتی در تولید و بازار استفاده کنید و با قهر مخاطب و مشتری روبرو نشوید .

من مدیریت در عصــر ارزشها رو اینطور تعریف می‌کنم:“مدیریت یعنی : علم و مهارت بهره برداری بهینه از منابع، درجهت رساندن سازمان،  به اهداف از پیش تعیین شده ،  تحت نظام ارزشی جامعه “

این تعریف زیبا رو جمله اصلی یا “جمله مادر” می‌نامم و بارها و بارها در طول این سلسله مقالات مدیریتی به آن اشاره خواهم کرد.  اهمیت این تعریف بخاطر کلماتی که در آن بکار رفته اس علم-مهارت-منابع-اهداف-نظام ارزشی جامعه. چند بار جمله مادر را مرور کنید و مطمئن باشید هر بار بیشتر شیفته کمال و جمال این جمله می‌شوید.


من مدیریت رو دوست دارم و قصد دارم در یک سری سلسله پست، راجع بهش بیشتر بنویسم. و این اولین مطلب از این سری پست هاس؛ نمی‌دونم کسب و کاری رو مدیریت میکنید یا نه، اما کسب مهارت های مدیریتی برای همه انسان ها مهمه (چنان که در پست های آینده ثابت خواهم کرد) همه ما امروز خرده مدیرانی هستیم که کارمندانی بصورت غیر مستقیم برای ما کار می‌کنند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *